انسان اول راب کرچاک | حالت ذهن آگاهی


راب کرکاک می‌گوید که کارمندانی که چهار روز در هفته کار می‌کنند، فرسودگی شغلی کمتر و رفاه بیشتری را تجربه می‌کنند – اگر به درستی اجرا شوند. هفته کاری چهار روزه مرز بعدی فرهنگ سازمانی است و انسان اول رهبری مسئولیت را بر عهده دارد. ما به شرکت ها کمک می کنیم تا کاهش دهند فرسودگی شغلی، به حداکثر رساندن سودآوری و بهبود مشارکت کارکنان. با تجزیه و تحلیل، اجرا، و حفظ عادات مولد کارکنان از طریق مشاوره شرکت و مربیگری 1:1، تیم ما به شما این قدرت را می‌دهد که با نقش فناوری در شرکت، کارگران و زندگی خود مقابله کنید و بر آن مسلط شوید.

گوش دادن و اشتراک در:

iTunes / Stitcher / Podbean / ابری / Spotify

اطلاعات تماس

تاثیرگذارترین فرد

تاثیر بر احساسات

  • مدیتیشن به من کمک کرده تا کمتر واکنشی نشان دهم. اخیراً مدیتیشن منظم را شروع کردم. من هر روز مدیتیشن نمی کنم، اما بیشتر مدیتیشن می کنم. و من واقعاً معتقدم که وقتی این کار را انجام می دهم، روزم بسیار مثبت تر می شود. من کمتر واکنش‌پذیر هستم و بیشتر می‌توانم استرس را در طول روز تحمل کنم.

افکاری در مورد تنفس

  • دو چیز متفاوت یکی این است که وقتی من و همسرم در دنور زندگی می‌کردیم، در واقع چند جلسه نفس کشیدن با کسی در دنور انجام دادم. کاملاً شبیه یک تجربه روانگردان بود. بدون روانگردان، باور نکردنی بود. من کاملاً فکر می کردم که این یک تغییر دهنده بازی است. و من خیلی ممنون بودم. در جلسه اول، من در نیمه راه گریه کردم، خیلی شگفت انگیز بود.
  • کار دیگری که انجام می دهم این است که نفس می کشم، سه ثانیه در داخل و مکث، و پنج ثانیه بیرون و مکث. بنابراین کل نفس 10 ثانیه است. و این واقعا به من کمک می کند تا آرام شوم و سیستم عصبی پاراسمپاتیک خود را فعال کنم. و من این کار را در واقع قبل از تمرین و در ساعات مختلف در طول روز انجام می دهم.

منابع پیشنهادی

داستان قلدری

  • این یک موضوع بسیار شخصی برای من است زیرا در واقع همیشه در مدرسه ابتدایی مورد آزار و اذیت قرار می گرفتم. پس اتفاقی که افتاد این بود که ما یک راننده اتوبوس داشتیم که بسیار مسن بود و او اساساً به اتفاقاتی که در اتوبوس می‌افتد اهمیتی نمی‌داد، زیرا او در پایان کارش بود، و او صرفاً نمی‌داد. یک مزخرف و بنابراین اساساً هیچ چیزی در اتوبوس وجود نداشت. در بچگی شبیه امروز نبودم. من بچه خیلی لاغری بودم که خیلی اهل برخورد نبودم. من زیاد اعتماد به نفس نداشتم.
  • قسمت دیگر این معادله پدرم بود. او یک معاون دبیرستان بود و به عنوان معاون مدیر، همیشه بر آموزش تاکید می شد. اما او همچنین همیشه می‌گفت اگر کسی کاری با شما کرد، مقابله نکنید و کاری نکنید. و می فهمم چرا این حرف را زد.
  • اما اساساً اتفاقی که افتاد این بود که همیشه در اتوبوس مورد آزار و اذیت قرار می گرفتم. بچه‌ها ژاکت من را می‌گرفتند و در زمستان که برف بود و کثیف بود، روی زمین می‌مالیدند. در اتوبوس، یک بچه حتی موهایم را با فندک آتش زد و این برای من خیلی سخت بود. چون اصولاً بابام و پدر و مادرم به من گفتند هیچ کاری نکن.
  • می فهمم چرا این کار را کردند. اما ای کاش ابزارهایی را که اکنون انجام می‌دهم در مورد چگونگی پردازش آن یا برخورد با آن داشتم، یا می‌دانید، فقط به آن موقعیت به گونه‌ای متفاوت برخورد می‌کردم. اما به عنوان یک کودک در مدرسه ابتدایی، شما واقعاً آن ابزارها را در جعبه ابزار خود ندارید. این باعث می‌شود که احساس کنم از افرادی که امروز مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند بسیار محافظت می‌کنم، زیرا اکنون در موقعیتی هستم که از نظر فیزیکی بزرگ‌تر از ۹۸ درصد انسان‌های روی زمین هستم. فقط به این دلیل که 25 سال ورزش کرده ام. و بنابراین می‌خواهم مطمئن شوم که مردم مورد توجه قرار نگیرند، زیرا نمی‌خواهم مردم از آنچه من از سر گذرانده‌ام بگذرند.

اپیزودهای مرتبط

پیشنهاد ویژه

آیا دچار اضطراب و استرس هستید؟ آرامش در چنگ شماست من بروس لنگفورد هستم، یک مربی تمرین کننده و هیپنوتیزور که به افرادی مانند شما کمک می کنم تا قلدرهای درونی خود را کنار بگذارند و با اطمینان به جلو حرکت کنند. یک جلسه کوچینگ رایگان رزرو کنید تا شما را در مسیر زندگی رضایت‌بخش‌تری قرار دهد، احساس زمین و تمرکز داشته باشید. برای من ایمیلی به آدرس bruce@mindfulnessmode.com بفرستید که عبارت «جلسه مربیگری» را در قسمت موضوع قرار دهید. ما یک تماس بزرگ‌نمایی راه‌اندازی می‌کنیم و در مورد اینکه چگونه می‌توانید به سمت زندگی بهتر حرکت کنید صحبت خواهیم کرد.