در جستجوی حقیقت، قدرت اهمیت دارد. کریستین د لا هوئرتا


کریستین د لا هوئرتا مربی تحول شخصی، معلم معنوی، سخنران TEDx و نویسنده برنده جایزه Awakening the Soul of Power است که توسط نماد موسیقی گلوریا استفان به عنوان “مرمی برای روح هر کسی که در جستجوی حقیقت و پاسخ به زندگی است” توصیف شده است. سوالات دشوار» و دارد جایزه کتاب ناتیلوس و جایزه کتاب غیرداستانی را دریافت کرد. او به سراسر جهان سفر کرده است و اقامتگاه‌های الهام‌بخش و دگرگون‌کننده را با ترکیب آموزه‌های روان‌شناختی و معنوی با تأثیرات ماندگار و تغییردهنده زندگی ارائه کرده است. قدرت مهم است

گوش دادن و اشتراک در:

iTunes / Stitcher / Podbean / ابری / Spotify

اطلاعات تماس

تاثیرگذارترین فرد

تاثیر بر احساسات

  • ذهن آگاهی، توانایی حضور و مشاهده من، عدم واکنش نشان دادن را بسیار آسان‌تر می‌کند و برای بسیاری از ما، وقتی مدیتیشن می‌کنیم، کسل‌کننده خواهد بود. هر چند وقت یک‌بار، لحظه‌ای عالی بدون ذهن یا سعادت یا تعلق داریم. اما فایده انجام آن تمرین، حتی زمانی که فقط خسته کننده است، شمارش نفس یا تکرار یک مانترا، هر چه که باشد، تمرین همین است. بنابراین
  • این به نوعی یادگیری نحوه دریبل زدن است تا بتوانیم در فینال بسکتبال بنوازیم یا آکوردهای پیانو را یاد بگیریم تا بتوانیم یک کنسرت را اجرا کنیم زیرا این توانایی است.
  • اما مانترا این تمرین خسته کننده است که وقتی تحریک می شویم مفید است. و تنها چیزی که ما نیاز داریم آن لحظه، آن لحظه حضور، آن لحظه توجه است. اوه اوه اون یکی درد داشت اوه، این مرا تحریک کرد. و سپس این انتخاب را به معادله بازمی گرداند. مثلاً چگونه می‌خواهم به این موضوع واکنش نشان دهم، نه فقط به آن خسته‌کننده، واکنش نشان داده و سپس پشیمان؟ قدرت مهم است

افکاری در مورد تنفس

  • همه چیز در مورد نفس است. نفس هسته اصلی هر تمرین مراقبه و بیشتر سنت های معنوی است. بیایید فقط به این مثال فکر کنیم. ما در یک گفتگو هستیم که شروع به تشدید می کند و به نوعی در حال رفتن به جنوب به مشاجره هستیم. آن لحظه استفاده از نفس است. این لحظه برای سوامی های آنها در هند است که آنقدر بر بدن خود کنترل دارند که می توانند به قلب خود بگویند که سرعتش را کاهش دهد و آنها این کار را انجام خواهند داد. بنابراین
  • بسیاری از ما هرگز قرار نیست به آنجا برسیم. اما هر یک از ما می توانیم سرعت تنفس خود را کاهش دهیم. بنابراین وقتی نفس را کم می کنیم، قلب چاره ای جز آرامش ندارد. مجبور است. و هنگامی که قلب شروع به آرام شدن می کند، بدن شروع به آرام شدن می کند. و سپس سیستم عصبی نیز شروع به آرام شدن می کند. قدرت پس مهم است
  • و سپس می توانیم دوباره انتخاب کنیم که چگونه ظاهر شویم، زیرا در مورد توانمندسازی صحبت می کنیم. بنابراین ما در مورد سرکوب احساسات خود صحبت نمی کنیم، ما در مورد تبدیل شدن به یک درب خانه صحبت نمی کنیم، ما در مورد انتخاب کردن صحبت می کنیم. و با استفاده از توانایی‌هایمان در برقراری ارتباط مسئولانه با احساساتمان. بنابراین
  • احساسات خوب نیستند، بد نیستند، خنثی هستند. آنها انرژی هستند. آنچه قبلاً آموزش معنوی بود، این است که همه چیز انرژی است. اکنون می دانیم که از فیزیک کوانتومی، همه انرژی است، از جمله بدن و احساسات. و مشکلی که ما با سرکوب احساسات داریم این است که از بین نمی روند. بنابراین

منابع پیشنهادی

داستان قلدری

  • من در مورد ایالات متحده به عنوان مثال صحبت کردم که بعد از 911 ما حسن نیت کل جهان را در کنار خود داشتیم. زیرا این یک توهین تکان دهنده و غیرقابل تصور بود. و بنابراین ما یک نقطه انتخاب داشتیم، مثلا چگونه قدرت را ابراز کنیم؟ و ما چکاری باید بکنیم؟ ما از آن سوء استفاده کردیم، قلدری کردیم، و هیچ کس یک قلدر را دوست ندارد. و ما رفتیم و به کشوری حمله کردیم که هیچ کاری برای حمله به آن نداشتیم و هنوز هم داریم بهای این کار را می پردازیم. بنابراین
  • 20 سال بعد، یا 30 سال بعد، هر چقدر هم که گذشت، حدس می زنم 20 سال بعد. از منظر شخصی، داستانی را در مورد زمانی که کلاس دهم بودم و تازه مدرسه جدیدی را راه‌اندازی کردم که همه پسرانه بود و یک مدرسه کاتولیک بود، یک مدرسه یسوعی به اشتراک می‌گذارم.
  • بنابراین من در حال گذراندن دوران سختی بودم که بچه ها از سر می گذرانند. احساس قبول نشدن من کی هستم؟ این همه چیز و بچه‌ای در کلاس من بود که همه او را مورد آزار و اذیت قرار می‌دادند و نه به شیوه‌ای پست. منظورم بد نیست مثل قلدری فیزیکی نبود، اما مثل بازی های فکری بود. بنابراین
  • من در مورد قلدری یاد گرفتم و اینکه بخشی از من وجود داشت که احساس می‌کردم پذیرفته نشدم، احساس خوبی نسبت به خودم نداشتم. چون من با مسائل عمیق وجودی دست و پنجه نرم می کردم، این که من کیستم و آیا به این دینی که در آن مطرح شده بودم تعلق دارم، جایی که این قسمت از وجودم را داشتم که می خواستم به مقدسات خدمت کنم. من می‌خواستم همان‌طور که آن موقع فهمیدم خدا را بندگی کنم. و با این حال در دینی که به من می گفت برای همیشه در جهنم می سوزم، به خاطر این که هستم. و بنابراین، به جای مقابله با آن احساسات دشوار و دردناک، تمرکز بر شخص دیگری آسانتر بود. بنابراین
  • من فکر می کنم این همان چیزی است که بسیاری از قلدری ها با آن ارتباط دارند. این نوعی جابه‌جایی احساسات منفی برای خودمان است و سپس یافتن کسی که ضعیف‌تر است. من امیدوارم که در گفتن داستان، به دیگران کمک کنم. بنابراین

اپیزودهای مرتبط

پیشنهاد ویژه

آیا دچار اضطراب و استرس هستید؟ آرامش در چنگ شماست من بروس لنگفورد هستم، یک مربی تمرین کننده و هیپنوتیزور که به افرادی مانند شما کمک می کنم تا قلدرهای درونی خود را کنار بگذارند و با اطمینان به جلو حرکت کنند. یک جلسه کوچینگ رایگان رزرو کنید تا شما را در مسیر زندگی رضایت‌بخش‌تری قرار دهد، احساس زمین و تمرکز داشته باشید. برای من ایمیلی به آدرس bruce@mindfulnessmode.com بفرستید که عبارت «جلسه مربیگری» را در قسمت موضوع قرار دهید. ما یک تماس بزرگ‌نمایی راه‌اندازی می‌کنیم و در مورد اینکه چگونه می‌توانید به سمت زندگی بهتر حرکت کنید صحبت خواهیم کرد.