رهایی از بیماری با آگاهی؛ آن هینس


آن هینس یک سخنران حرفه ای، نویسنده و معلم معنوی است. آن می تواند راه را از آشفتگی درونی به آرامش درونی نشان دهد. در این فرآیند، با رها شدن بیماری، بدن ما می تواند بیشتر به سمت تراز حرکت کنید
وقتی آن 19 ساله بود، یک روز صبح از خواب بیدار شد و متوجه شد که مادرش در حمام مرده است. بیست سال بعد، اشک ناشی از آن ضربه هنوز زیر سطح بود. آن تکنیک ساده ای پیدا کرد که به او کمک کرد تا این احساسات را رها کند – اما او فراتر رفت و اکنون می تواند آگاهی خود را در بدن خود قرار دهد – و ساختار استخوانی جمجمه خود را تغییر داده و در سن 55 سالگی نیم اینچ رشد کرده است. حقیقت ما، آنچه واقعاً احساس می کنیم، و پذیرش آن احساسات، کلید آرامش درونی است.

گوش دادن و اشتراک در:

iTunes / Stitcher / Podbean / ابری / Spotify

اطلاعات تماس

تاثیرگذارترین فرد

تاثیر بر احساسات

  • من اکنون متوجه احساساتم می شوم و گرفتار آنها نمی شوم. بیشتر ما درگیر احساساتمان هستیم. حالا می توانم عقب بایستم و بگویم، باشه، باشه، به من نگاه کن. من ناامید می شوم، عصبانی می شوم، یا می توانم آن جنبه فیزیکی احساسات را در اعماق درونم احساس کنم. بنابراین با آنچه قبلا بود بسیار متفاوت است.

افکاری در مورد تنفس

  • من آنها را تکنیک نمی نامم، ابزار بیشتر، نفس نفس کشیدن قطعا بخشی از اتفاقاتی است که در طول این سفر می افتد. با احساس احساسات، آنها نفس من را حبس می کنند، در حالی که من آن تنش را احساس می کنم، زیرا معتقدم به نوعی در آن قسمت از نفس ذخیره شده است که می توانم تنش را احساس کنم. و وقتی آزاد می‌شود، نفس زیادی وارد می‌شود، که به اعتقاد من تقریباً مانند روح است که کمی جلوتر در بدن می‌نشیند و کمی زمین‌گیرتر می‌شود. و من از آن استفاده می کنم.
  • این کار دیگری است که اگر در داخل تنش پیدا کنم و بافت همبند خیلی سفت باشد، انجام می دهم. من نمی توانم آن را با توجه متمرکز رها کنم. سپس من آن را باد می کنم. آنها به آرامی از طریق دهان من دمیده می شوند و تصور می کنند که من در حال دمیدن از طریق آن کشش در بافت همبند هستم و به رها شدن آن کمک می کند.

منابع پیشنهادی

داستان قلدری

  • پسری که به من قلدری می کرد، من فقط از کاری که انجام داد متنفرم. فقط ازش متنفرم من از آن متنفرم. من از آن متنفرم. من از آن متنفرم. من از آن متنفرم، آن انرژی را از خودم می گرفتم تا از درون آرام می شدم. چون معتقدم ما یک سیگنال هستیم.
  • پس اگر آن انرژی، آن ناامیدی، آن آزردگی، آن انزجار را در درونم داشتم. این بخشی از سیگنال من است. و دوباره و دوباره و دوباره جذب می کردم. و من انجام دادم، دو سال ادامه داشت. و اگر هر شب خودم را به آرامش برمی‌گرداندم، پس معتقدم با گذشت زمان، قلدری متوقف می‌شد، زیرا من سیگنال دیگری بودم.

اپیزودهای مرتبط

پیشنهاد ویژه

آیا دچار اضطراب و استرس هستید؟ آرامش در چنگ شماست من بروس لنگفورد هستم، یک مربی تمرین کننده و هیپنوتیزور که به افرادی مانند شما کمک می کنم تا قلدرهای درونی خود را کنار بگذارند و با اطمینان به جلو حرکت کنند. یک جلسه کوچینگ رایگان رزرو کنید تا شما را در مسیر زندگی رضایت‌بخش‌تری قرار دهد، احساس زمین و تمرکز داشته باشید. برای من ایمیلی به آدرس bruce@mindfulnessmode.com بفرستید که عبارت “Transition” را در قسمت موضوع قرار دهید. ما یک تماس بزرگ‌نمایی راه‌اندازی می‌کنیم و در مورد اینکه چگونه می‌توانید به سمت زندگی بهتر حرکت کنید صحبت خواهیم کرد.