غلبه بر خود؛ براندون دیویس


براندون دیویس Get Over Yourself LLC را اداره می کند، یک پلتفرم پادکست که به جوانان کمک می کند تا محدودیت های خود را از بین ببرند. خارج از منطقه آسایش خود در تجارت و زندگی رشد کنند. او همچنین مدیر عامل شرکت Interval است، یک گیرنده مجازی هوش مصنوعی برای مشاغل خودرو. براندون در اوقات فراغت خود از گذراندن وقت با همسرش، تماشای بیسبال Dodgers و ورزش کردن لذت می برد.

iTunes / Stitcher / Podbean / ابری / Spotify

اطلاعات تماس

تاثیرگذارترین فرد

تاثیر بر احساسات

  • ذهن آگاهی من به نماز برمی گردد. وقتی می نشینم و مدیتیشن می کنم یا دعا می کنم، بیشتر اوقات در حال مبارزه هستم.

  • وقتی برای نشستن وقت می گذارم، چشمانم را می بندم و دعا می کنم، آنجاست که احساس می کنم استرسم کاهش می یابد و می توانم شروع به کنترل همه چیز کنم.

افکار در مورد تنفس

  • قرار گرفتن در دوش آب سرد هنوز ناراحت کننده است، اما اکنون کمی بیشتر به آن عادت کرده ام. وقتی برای اولین بار وارد شدم، با سرمای زمستان در اینجا در یوتا، آب واقعا سرد بود.
  • نفس های طولانی و عمیق بود، در آغاز بسیار دیوانه کننده بود. متوجه شدم که دارم بهتر می شوم. آن نفس های دیوانه وار به تدریج کمی آهسته تر، آهسته تر، آهسته تر شد.

داستان قلدری

  • من از بزرگ شدن برکت داشتم. من در کودکی تقریباً با همه کنار آمدم، فرقی نداشت نژاد، مذهب یا گرایش شما. من تقریباً با هر کسی می توانم کنار بیایم.

  • من می خواهم داستانی را با کسی که این روزها برادرم صدا می کنم به اشتراک بگذارم.

  • نام او داوسون است. با هم به دبیرستان رفتیم. در کلاس ششم با او آشنا شدم. داوسون بچه عجیبی بود. پدرش خیلی بزرگتر از بقیه والدین ما بود. داوسون درست مثل پدرش بزرگ شد. او با ماهیگیری و قایق سواری و فعالیت در فضای باز بزرگ شد. من همه این چیزها را دوست دارم، اما او آنها را به حد افراط رساند. این تمام چیزی است که او می توانست در مورد آن صحبت کند.

  • او در طول تعطیلات به اطراف می دوید و طوری رفتار می کرد که انگار در حال رانندگی قایق است. داوسون پسر جالبی بود. داوسون فرد عجیبی بود. او گاهی احساس می کرد کسی را ندارد که به او مراجعه کند.

  • در آن زمان، در مدرسه راهنمایی، شما نمی خواهید با پسری که همه فکر می کنند عجیب و غریب است، بهترین دوست باشید. من همیشه با او مهربان بودم. اما من هرگز مثل داوسون نبودم که با ما ناهار بخورد یا با ما معاشرت کند.

  • سپس یک روز داوسون و پدرش را دیدم که درست پشت سر من در کلیسای من نشسته بودند. امروز او یکی از بهترین دوستان من است. او اکنون در آیداهو زندگی می کند، اما من هر هفته با او صحبت می کنم.

منابع پیشنهادی

اپیزودهای مرتبط

روابط خود را بسازید؛ جاناتان پریچارد
فراوانی پول آگاهانه با مورگانا رائه
بینش ذهن آگاهی از کارآفرین موفق، جاناتان گریبوفسکی

به دنبال رهایی از استرس و اضطراب هستید؟ به عنوان یک مربی و هیپنوتیزم کننده، من اینجا هستم تا به شما کمک کنم منتقد درونی خود را غلبه کنید و با اعتماد به نفس پیش بروید. به من ایمیل بزنید bruce@mindfulnessmode.com با «من مصمم هستم» برای یک جلسه مربیگری رایگان. اجازه دهید به شما کمک کنم راه را برای یک زندگی رضایت بخش هموار کنید.



منبع